زبان مادری، صدای هویت؛ امیدی برای فردای بلوچستان
۲۱ فوریه، روز جهانی زبان مادری، چیزی فراتر از یک روز در تقویم است. برای بسیاری از مردم در سراسر جهان و برای مردم بلوچستان این روز یادآور چیزی عمیقاً شخصی است زبانی که نخستین بار با آن شنیدیم، واژههایی که مادرانمان با آنها ما را آرام کردند، صدای خانه.
زبان فقط وسیلهای برای ارتباط نیست؛ زبان، تپش هویت ماست. زبان حامل داستانها، ترانهها، خندهها و اندوههای ماست. زبان راهی است که خودمان را با آن میفهمیم و دانستههای گذشتگان را به آیندگان میسپاریم. برای کودکان بلوچ، زبان بلوچی، صدای نیاکانشان است. صدای لالاییهایی زیر سایه درختان خرما، آهنگ شعرهای کهن، و گرمای روایتهای پدربزرگها کنار آتش.
اما امروز، این زبان مانند بسیاری دیگر از زبانهای بومی در معرض خطر است. سالهاست که کودکان بلوچ وارد کلاسهایی میشوند که جایی برای زبان مادریشان در آن نیست. آنها باید در زبانی درس بخوانند که در خانه با آن سخن نگفتهاند. این، فقط یک شکاف آموزشی نیست؛ یک زخم است. کودکی که در خانه با اعتماد به نفس حرف میزند و کنجکاوی میکند، در مدرسه احساس گمشدگی و ناتوانی میکند. کمکم با خود فکر میکند که شاید زبان، خانه، و حتی خود او، ارزشی ندارد.
مبارزه برای حفظ زبان مادری، مبارزهای فقط برای کلمات نیست. این مبارزه، تلاش برای حفظ کرامت است. این فریاد است که: «ما اینجاییم. صدای ما ارزش دارد.»
با این حال، امید زنده است. با وجود همه سختیها، مردم بلوچستان همچنان در خانههایشان با زبان مادری سخن میگویند. مادران هنوز ترانههای قدیمی را برای کودکانشان میخوانند. شاعران همچنان به بلوچی شعر میسرایند. جوانان در جستوجوی ریشههایشان، دوباره به زبان مادری خود افتخار میکنند. هر بار که کودکی به بلوچی میخندد، هر بار که داستانی به زبان نیاکان گفته میشود، این مبارزه، به مقاومت و زندگی تبدیل میشود.
روز جهانی زبان مادری به ما یادآوری میکند که هر کودک حق دارد به زبانی که میفهمد، یاد بگیرد و رشد کند؛ زبانی که بوی خانه بدهد. این روز به ما میگوید هیچ زبانی «کوچک» یا «بیاهمیت» نیست. هر زبان، جهانی است که روح یک ملت را در خود دارد.
باشد که صدای بلوچستان و همه جوامع بومی در سراسر جهان همواره بلند، پرغرور و آزاد بماند.
چرا که وقتی از زبانهای مادریمان محافظت میکنیم، از آیندهمان محافظت میکنیم. و از آنچه ما را انسان میسازد.
